با راهکاری ساده می توانید برای همیشه از شر چروک های پوستی در امان بمانید.
برای تهیه این اکسیر کافی است مواد زیر را با یکدیگر مخلوط کنید و آن را در طول روز مصرف کنید.
مواد مورد نیاز:
10 حبه سیر
10 عدد لیموی آبگیری شده
یک کیلوگرم عسل ارگانیک
روش تهیه:
ابتدا حبه های سیر را ریز کرده و با عسل و آبلیموها مخلوط کنید. مخلوط به دست آمده را در ظرف شیشه ای تمیز ریخته و به مدت 8 تا 10 روز اجازه استراحت دهید.
پس انجام این دستور، یک قاشق چایخوری از این ماده را در اول صبح با معده خالی و یک قاشق دیگر قبل از آخرین وعده غذایی خود مصرف کنید.
طب سنتی این مخلوط را به عنوان یک اکسیر موفق در کند کردن روند پیری به رسمیت شناخته است. از آنجا که تهیه این مخلوط به راحتی در دسترس و ارزان قیمت است، در امتحان آن تردید نکنید.
اعجاز رنگها
برای لاغر شدن ، از بشقاب و رومیزی آبی رنگ استفاده کنید. رنگ آبی اشتها را کم میکند .??
اگر کم خواب هستید وسایل اتاق خواب را به رنگ بنفش درآورید یا از چراغ خواب به رنگ بنفش استفاده کنید. رنگ بنفش آرامش دهنده و خوابآور است .??
اگر از کم خونی رنج میبرید، میوههای قرمز رنگ مانند گیلاس ، توت فرنگی و گوشت قرمز مصرف کنید. ??????
اگر بیحال و حوصله هستید، رنگ نارنجی را انتخاب کنید، هنگام استحمام صبحگاهی از حوله و ابزار نارنجی استفاده کنید، رنگ نارنجی. بیحالی شما را از بین میبرد
اگر مشکلی پیش روی شماست، از رنگ نیلی استفاده کنید، رنگ نیلی کمک میکند تا بهتر بیندیشید .??
اگر مضطرب هستید و فشار عصبی طاقت شما را بریده است، از رنگ سبز استفاده کنید. رنگ سبز آرامبخش است و فشار خون را کاهش میدهد . ??
افراد افسرده لباس زرد رنگ بپوشند. غذاهای زرد بخورند و رنگ زرد را اطراف خود بجویند. رنگ زرد سطح انرژی را بالا برده و مانع افسردگی میشود??,,,
تقدیم به ذهنهای زیبا
""مواظب روح ,روان
و جسم خود باشید
طلاق آمیزشی-عاطفی
بسیار افزون تر از طلاق رسمی و قانونی، طلاق عاطفی و از آن بیشتر، طلاق جنسی – آمیزشی است که در سال های اخیر رشد بسیار شتابان و نگران کننده ای داشته و دارد. در بسیاری موارد، شگفت انگیز است که حتی خود زوج مراجعه کننده آشکارا بدین واقعیت آگاهی و هشیاری ندارند. طلاق عاطفی سال ها پیش تر از طلاق رسمی و قانونی رخ می دهد. برخی نشانه های جدایی و طلاق عاطفی عبارتند از:
1- کاهش چشمگیر وقت گذاشتن برای همدیگر و ملاقات ها و سرگرمی های دو نفره
2- کاهش وابستگی ها، دلبستگی ها، و گیرایی های همسران در رابطه با یکدیگر
3- افزایش سرگرمی های برون زناشویی و تمرکز بر مسائل بیرون خانواده
4- مطرح شدن رازهای پوشیده و پنهان زندگی زناشویی از سوی یک یا هر دو همسر در بیرون از چارچوب خانواده
5- کاهش انجام بحث های سازنده و چالش ها و بارش های مغزی راهبرد نما و راهکار آفرین بین همسران
6- کاهش نگاه، نوازش، درآغوش کشیدن و بوسه نرم و گرم میان همسران که نشانه افت و از دست رفتن وابستگی و و وفاداری عاطفی – احساسی میان همسران دارد.
7- بی باور شدن همسران نسبت به هم و کاهش اعتمادشان به دیگری در رابطه با پشت سر گذاشتن دشواری ها و پیشامدهای پیش بینی نشده
8- درماندگی در پیدا کردن راه حل پس از مشاجرات و ستیزهای زناشویی و خانوادگی
9- وقت گذاشتن بیش از اندازه برای فرزندان و جایگزین ساختن آن ها با هدف دوری کردن از همسر
10-رسیدگی گزافه آمیز به نیازها و دشواری های پدر و مادر و پرهیز از پرداختن به نیازهای رابطه زناشویی و خانوادگی با همسر
11-کاهش ستایش از دستاوردهای همسر و افزایش نکوهش و سرزنش خطاها و اشتباهات او
12-افزایش مقایسه همسر با همتایان و همکاران او در آشنایان و بیگانگان و به رخ کشیدن کامیابی ها و سرفرازی های آن ها در برابر ناکامی ها و شکست های همسر
13-پرداختن بیش از اندازه به خاطرات گذشته و نوستالژی های دوران کودکی، نوجوانی و جوانی به جای اندیشیدن به مخاطرات پیش رو
14-افزایش ساعات خواب و استراحت در بستر و کاهش لحظات شور و هیجان آفرینی
15-افزایش پرداختن به برنامه های ورزشی، سریال ها و فیلم های تلویزیون، جدا شدن از همسر و تنها به بستر رفتن در نیمه های شب
16-مراجعه انفرادی به مشاور خانواده و زوج درمانگر و پرهیز از چاره
1- روانشناسی رشد چیست؟
روانشناسی رشد، شاخهای از روانشناسی است که به مطالعه چگونگی رشد و تغییر افراد در طول زندگیشان میپردازد. روانشناسان رشد نه تنها به مطالعه تغییرات جسمی و فیزیکی در فرایند رشد افراد میپردازند بلکه رشد اجتماعی، هیجانی و شناختی افراد در طول زندگیشان را نیز در نظر میگیرند. قبل از بحث بیشتر در این مورد، بهتر است به تعریف دقیق «رشد» بپردازیم.
2- رشد چیست؟
این واژه، رشد انسان در طول زندگی، از شکلگیری نطفه تا مرگ، را توصیف میکند. مطالعه علمی رشد انسان، به دنبال درک و تشریح چگونگی و چرائی تغییراتی است که افراد در طول زندگیشان میکنند. این مطالعه، تمام جنبههای رشد انسان، شامل رشد جسمی، هیجانی، ذهنی، اجتماعی، ادراکی و شخصیتی را در برمیگیرد.
مطالعه علمی رشد، نه تنها برای روانشناسی بلکه برای جامعهشناسی، آموزش و بهداشت نیز اهمیت دارد. منظور از رشد، تنها جنبههای جسمی و فیزیولوژیکی آن نیست بلکه جنبههای شناختی و اجتماعی مرتبط با آن نیز میباشد.
مطالعه رشد انسان برای تعدادی از رشتهها از جمله زیستشناسی، انسانشناسی، آموزش، تاریخ و روانشناسی اهمیت دارد. البته ازهمه مهمتر، کاربردهای عملی مطالعه رشد انسان است. با درک بهتر این که افراد چرا و چگونه رشد و تغییر میکنند، میتوان این دانش را برای کمک به آنها در زمینه به کارگیری تمام توانائیهای بالقوهشان در زندگی، به کار بست.
3- مطالعه رشد چگونه صورت میگیرد؟
روانشناسان رشد، روشها و فنون متفاوتی را برای مطالعه رشد انسان به کار میگیرند. پژوهشگران از روشهای علمی برای جمعآوری و تحلیل سامانمند اطلاعاتی که قابل نتیجهگیری باشند، بهره میگیرند. روش علمی،فرایندی است که از رویهها و اصول مشخصی برای یافتن پاسخ سوالات استفاده میکند.
چهار مرحله اصلی در یک روش علمی وجود دارد:
پژوهشهای روانشناسی در زمینه رشد نیز از روشهای مختلفی از جمله آزمایش، مطالعات طولی (پژوهشی که با پیگیری آزمودنی برای دورههای طولانی انجام میگیرد)، مطالعات مقطعی(پژوهشی که در آن گروهی را در زمانی خاص تحت بررسی قرار میدهد)، مطالعات همبستگی و مطالعات موردی، استفاده میکنند.
پس از آن که نوع پژوهش تعیین گردید، مرحله بعد تعیین چگونگی جمعآوری اطلاعات است. در روانشناسی رشد از روشهای مختلفی استفاده میشود که هر یک نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. برخی از رویکردهای متداول عبارتند از:
4- پرسشهای اصلی در روانشناسی رشد چیست؟
چند بحث و موضوع مهم در طول تاریخچه روانشناسی رشد وجود داشته است. بعضی از پرسشهای اصلی که از سوی روانشناسان و پژوهشگران مطرح گردیده، حول محور اهمیت نسبی وراثت در مقابل محیط، فرایندی که رشد از طریق آن صورت میگیرد و اهمیت کلّی آزمایشهای اولیه در مقابل رویدادهای بعدی، بوده است.
یک موضوع کلاسیک در پژوهشهای رشد کودکان، «طبیعت در برابر وراثت» است. آیا وراثت نقش عمدهتری در رشد کودک دارد یا محیط؟ امروزه، اغلب روانشناسان تشخیص دادهاند که هر دو عنصر، نقشی اساسی دارند امّا بحث همچنان بر سر موضوعات دیگری چون استعداد تحصیلی یا گرایشهای جنسی ادامه دارد.
منبع:http://www.ravanyar.com/
در تلاش برای تعریف روانشناسی سلامت، ابتدا باید سعی شود که سلامت به مثابه یک مفهوم تعریف شود. مشهورترین تعریف سلامت در نظامنامه سازمان بهداشت جهانی (world heal the organization) به شرح زیر صورت گرفته است: سلامت حالت کامل آسایش و کامیابی زیستی ، روانی و اجتماعی است و صرف فقدان بیماری یا معلولیت ( ناتوانی ) سلامت نیست. افزودن بر این چهار ویژگی اصلی شخصیت ، احتمال بیشتری وجود دارد که افراد سرخوش از بدن سالم و متناسب بهره مند بوده، هدفها و توقعات واقع بینانه ای داشته باشند و ضمن سود جستن از روابط مناسب، دوستانی صمیمی داشته و از ایمان مذهبی در قسمت دوم تعریف، سلامت در بعد منفی به مثابه فقدان بیماری یا معلولیت نگریسته می شود (اشاره ضمنی به ابعاد منفی دارند). با در نظر گرفتن هر دو بعد تعریف، این مطلب را می رساند که سلامت حقیقی هم شامل پیشگیری از نابهنجاری و بیماری (مثل نا خوشی ، بیماری) و نیز ارتقای سلامت مثبت است که این امر (ارتفای سلامت مثبت) خیلی مورد غفلت قرار گرفته است. مدل جدید سلامت روحی با ورزش روانشناسی سلامت با ورزش نقش روانشناسی در پیشگیری، کنترل و ارتقای سلامت ما، به مثابه یکی از چالش انگیزترین و جالبترین وظایف قرن بیستم نمود پیدا کرده است. تاسیس روانشناسی سلامت به عنوان بخش ۳۸ در انجمن روانشناسی امریکا ( Apa) (American psyholigical Association) در ۱۹۷۸ و دادن کرسی در انجمن روانشناسی انگلیسی (Bps) (British psychological society)، نیاز و ارزش فرایند کاربرد اطلاعات را در نتایج مراقبت های بهداشتی و سلامت در روانشناسی نشان می دهد. (متارازو ۱۹۹۴).(Matarazzo) <<نوعی احساس امنیت ، احساس اینک زندگی به طور کلی به خوبی می گذرد>> ویژگی های افراد با نشاط احترام به خود: به زبان خیلی ساده مرد سرخوش را دوست دارند. اگر چه آنان در برابر احساسات تردید در مورد خود، اضطراب و افسردگی به طور کامل مصون نیستند، به جنبه های خوب و مثبت خود بیشتر توجه می کنند و محدودیت هایشان را می پذیرند. یا روحانی برخوردار باشند که از آنان حمایت می کند، به زندگیشان هدف و مقصد می بخشد و انان را چنانکه هستند می پذیرد. توصیه های موثر بر افزایش نشاط از دید روانشناسان با ورزش http://www.blogsport.info/exercise-and-mental-health
ابعاد منفی و مثبت این تعریف به وسیله داونی (Dawnie etall 1996) و همکاران ( ۱۹۹۶ ) مورد ملاحظه قرار گرفته است. در قسمت اول تعریف، آنها اعتقاد دارند که سلامت به مثابه یک مفهوم مثبت نگریسته می شود ( کیفیت مثبت: آسایش، بهزیستی)
بنیارد (Banyard) ( 1996 ) تعریف سلامت بر مبنای کامل صحت و آسایش زیستی، روانی و اجتماعی را مورد انتقاد قرار داده و اظهار می کند که رسیدن به آن حالت در عمل خیلی مشکل است. از سوی دیگر این تعریف از عوامل گسترده اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که ممکن است در این حالت سهیم باشند، غفلت کرده است. این تعریف همچنین مستلزم آن است که افرادی که کامل نیستند (لزوما)، سالم نیز نیستند. در زمینه روان شناسی سلامت، رویکردهای متفاوتی وجود دارد از جمله مدل زیستی پزشکی (Biomedical model) و مدل زیستی روانی اجتماعی (Biopsychosocial model) که در اینجا به آخرین مدل ارائه شده توسط دوانی وهمکاران (۱۹۹۶) اشاره می کنیم.
به عنوان راهی برای حل بعضی از مسائل زندگی، با در نظر گرفتن سلامت به مثابه یک مفهوم نسبی، به جای فهوم مطلق، دوانی و همکاران (۱۹۹۶) مدل جدیدی از سلامت را ارائه داده اند.
با در نظر گرفتن سطح مثبت سلامت، دوانی و همکاران مفهوم << سلامت و رفاه حقیقی >> را به جای اصطلاح سلامت ذهنی به کار بردند زیرا، اصطلاح اخیر ممکن است فریبنده باشد و از تآثیراتی ناشی شود که نسبت به کنش وری فرد مضر باشند یا برای اجتماع زیان آور باشند. در عوض، دوانی و همکاران عقیده دارند که سلامت حقیقی، فرایند نیرومند شدن و قادر بودن توأم با داشتن یک << زندگی خوب >> را منعکس می کند. به عنوان مثال، داشتن دوستان، خشنودی از نیازهای عادی، داشتن کنترل زندگی، قادر بودن برای انتخاب آنچه فرد می خواهد انجام دهد یا قادر بودن به گسترش و توسعه خلاقیت های فرد و داشتن اختیار رای توسعه این کیفیات، تمام این کیفیات سلامت حقیقی زندگی ما را تشکیل می دهند.
دوانی و همکاران خاطر نشان می کنند که سلامت مثبت، اندیشه تناسب اندام را نیز در بر می گیرد. این مفهوم بر اسنادهای جسمی سلامت متمرکز است و در چهار مقوله قدرت و استحکام، نیروی بدنی، انعطاف پذیری و مهارتها خلاصه می شود.
در کل، تمام عقاید مربوط به مدل جدید سلامت ، به تعریف سلامت از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی (۱۹۶۴) ارتباط پیدا می کند و عدم تعادل بین سلامت مثبت و منفی را دوباره جبران کرده و التیام می بخشد. این هدف با ارتقای سلامت مثبت و استفاده از ارتقای سلامت به مثابه وسیله ای برای رسیدن به سلامت متعادل مثبت جسمی، روانی و اجتماعی بالا توأم با پیشگیری از بیماری جسمی، روانی و سلامت متعادل مثبت جسمی، روانی و اجتماعی بالا توأم با پیشگیری از بیماری جسمی، روانی و اجتماعی قابل وصول است.
در طول ۱۰ سال اخیر، روانشناسی سلامت در شناخت رفتارهای فردی و سبکهای زندگی که سلامت جسمی شخصی، پیشگیری و درمان بیماری را تحت ناثیر قرار می دهد، مشارکت کرده است. هم چنین در شناخت عوامل خطر مربوط به ناخوشی، بهبود بخشیدن به سیستم های مراقبت بهداشتی از طریق شناخت کارهای عملی خوب و شکل دادن دیدگاه عمومی بر اساس سلامت عامه مردم، روانشناسی سلامت سهم قابل ملاحظه ای داشته است.
روانشناسی سلامت هم چنین در کنترل و مقابله با استرس، تشکیل درد، کاهش و ترک سیار و تعدیل سایر رفتارهای پرخطر درگیر بوده است. در سطح ارتقای سلامت و بهداشت، روانشناسان در تشویق به تمرین منظم ورزش و داشتن رفتارها و تفکر مثبت فعالیت داشته اند.
روانشناسی به نام دیوید مایرز (David Myers) که کتابی با نام << به دنبال سرخوشی : چه اشخاصی سرخوش هستند و چرا >> (?theparsuit of Happiness : Who is happy and why) تالیف کرده است، سلامت روانی فرد را در میزان داشتن سرخوشی فرد می داند و سرخوشی (خوشحالی) را چنین تعریف می کند:
این حالت خوشی و نشاط، آنی و زودگذر نیست. طبق یافته های یک بررسی ده ساله که انستیتو ملی پیری به انجام رسانده است، افراد برخوردار از روحیه خوش تا ده سال پس از آغاز بررسی نیز همین روحیه را حفظ کرده بودند. این افراد در صورت برخورد با موانع و شکست. قادر بودند دوباره نیروهای خود را جمع کنند و خوشبختی را دیگر بار در زندگی خود بازیابند.
چه چیزهایی باعث خوشحالی مردم می شود به گفته مایرز خوشحالی به سن یا میزان درآمد، مرد یا زن بودن بستگی ندارد، ولی با بعضی خصوصیات شخصیت فرد ، وجود تناسب بسن شغل و مهارت های او، داشتن روابط نزدیک با دیگران و برخورداری از اعتقادات مذهبی و عمل کردن به آنها مربوط است. طبق این نظر ، بهترین عوامل پیش بینی کننده خوشی، ثروت و زیبایی یا شهرت نیست، اما افرادی که بیشتر احتمال دارد خود را آدم های سرخوشی تعریف کنند، دارای صفات یا ویژگی های مشخص هستند که در ادامه آمده است.
سر خوشی نه تنها احساس خوبی به فرد می دهد، بلکه برای سلامت جسمی نیز خوب است بارها محققان پی برده اند که سلامت ( جسمی و روانی ) و سرخوشی دست در دست هم کار میکنند و البته چنین یافته علمی به هیچ وجه شامل چیز تازه ای نیست ، هزاران سال پیش سلیمان نبی گفت: قلب شاداب به اندازه دارویی موثر بهر انسان فایده می رساند ولی روحی شکسته استخوان ها را خشک می کند.
و البته جای هیچ تردید نیست که یادگیری نیز در فردی با روان سالم شکل می گیرد هر چقدر روان فرد از سلامت بیشتری برخوردار است میزان ، عمق و پایداری یادگیری نیز بیشتر است. در راستای پرورش سرخوشی و نشاط ، موارد و توصیه های زیر در متون مختلف روان شناسی آمده است.